بیا یک بار دیگر بیگانه شویم هر دو در قصه عشق خود افسانه شویم هر دو
مانند کبوتر ها پر کشیم در آن بالا در اوج تنهای تنها نشویم هر دو
همچو شاهپرکها بنشینیم روی گلها در گوشه ای تنهای پروانه شویم هر دو
بیا یک بار دیگر دستم را بگیر آخر در اوج بیکران پرواز کنیم هر دو
بیا یکبار دیگر به قلبم صفای ده با سایبانی از عشق لحظه ای پناهی ده
بیا برای اولین بار به شهر نی لبکها همسفر شیم
میان باغ سبز آرزو ها بیا برای اولین بار قاصدک شیم
بیا امشب برای لحظه هایم قرار و مرهم دلتنگی ام باش
اگر چه تنهائی ام بیکران است تو تعبیر خوابهای آبی ام باش
بگو هر آن لحظه در خاطرم میمانی دنیای منی هرگز تنهایم نمیمانی