ای آشنای دیروز
در جاده های امروز
گم کرده ام ترا من
با یک دلی پر از سوز
قدم،قدم زنان من
هر سو روم حیران من
آخر کجای راهی؟
بده به من پناهی!
بمان،بمان کنارم
بخوان،بخوان تو یارم
از نغمه های شیرین
از رویاهای رنگین
از ماه و از ستاره
بگو،به من دوباره!
که این آخر راه نیست
دلت از من جدا نیست
بگو در دنیای ما
اصلآ فاصله ها نیست!